این فکر که آیا در کهکشان ها و کرات دیگر موجودات زنده یا عاقل دیگری وجود دارد یا نه یکی از سؤالاتی است که بشر به دنبال پاسخ آن بوده است ولی هنوز پاسخی برای آن نیافته است . برخی از تعبیرات قرآن به وجود موجوداتی زنده در آسمان اشاره دارد، از جمله :
1_ تعبیر به "من دابة":
وَمِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّمواتِ وَالارْضِ وَما بَثَّ فيهِما مِنْ دابَّةٍ وَهُوَ عَلي جَمْعِهِمْ اِذا يَشاءُ قَديرٌ.
از نشانه هاي خدا آفرينش آسمانها و زمين و جنبندگاني است كه در آن پراكنده ساخته و او توانايي دارد هر گاه بخواهد همه را جمع كند
به هر حال آیه فوق که با صراحت می گوید: خداوند موجودات زنده ای را در زمین و آسمانها منتشر ساخته است به خوبی از زندگی موجودات دیگر خبر می دهد
و اين كه تصور كنيم منظور از موجودات زنده آسمانها فرشتگان است، كاملاً اشتباه مي باشد، چرا كه واژه «دابَّة» (جنبنده) تنها به معني موجودات جسماني است و بر فرشتگان اطلاق نمي شود و لذا قرآن مجيد آنجا كه مي خواهد از فرشتگان نام ببرد بعد از ذكر «دابَّه» جداگانه از ملائكه سخن مي گويد، چنانكه در آيه 49 سوره نحل مي خوانيم :
«وَلِلّهِ يَسْجُدُ مِا فِي السَّمَواتِ وَمِا فِي الأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَالْمَلائِکَةُ وَهُمْ لايَسْتَکْبِرُونَ»
وبراي خدا سجده مي كند آنچه در آسمانها و آنچه در زمين از جنبندگان و فرشتگان است و هرگز تكبر نمي كنند
در مورد انطباق آيه فوق ( شوري / 29) با وجود حيات و موجودات زنده در كرات ديگر تذكر چند نكته لازم است:
1ـ واژه «سماء» و «سموات» در قرآن به چند معنا به كار ميرود: جهت بالاـ كرات آسماني ـ جو زمين و ....
تفسير آيه فوق به وجود موجودات زنده در كرات ديگر وقتي صحيح است كه ثابت كنيم كلمه « سموات » در آيه مورد بحث به معناي كرات آسماني ميآيد.
در حالي كه ممكن است كسي احتمال دهد كه « سموات » در آيه فوق طبقات جو اطراف زمين است و مرد از دابة موجودات ريز ذرهبيني (مثل ويروسها و ...) و درشت (مثل پرندگان) است كه در فضاي اطراف ما پراكندهاند. اما با اين حال ميتوان گفت كه ممكن است مراد از آيه هر دو تفسير ( كرات آسماني و طبقات جو زمين ) باشد.
2ـ با توجه به اينكه هنوز وجود موجودات زنده در كرات ديگر از لحاظ علمي اثبات نشده و به صورت يك احتمال قوي از آن ياد ميشود لذا نميتوان به صورت قطعي، تفسير اول (وجود موجودات زنده در كرات ديگر ) را به قرآن نسبت داد و اين تفسير احتمالي هم اعجاز علمي قرآن را اثبات نميكند.
2_ فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنَّا لَقادِرُون
سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها که ما قادریم
برخي از صاحبنظران از تعبير « مشارق و مغارب» (معارج / 40 - صافات /5) در قرآن و نيز از كلمه « العالمين» (جهانها) كه هفتاد و سه مرتبه در قرآن آمده است، خواستهاند استفاده كنند كه :
«قرآن مجيد با صراحت اعلام ميكند كه خدا پروردگار چندين جهان است. و اينكه خورشيدهاي فراوان ديگري وجود دارد كه آنها هم نورافشاني ميكنند و مشرق و مغرب دارند.»
باري كلمات مشارق، مغارب و العالمين، به خوبي ما را روشن ميگرداند كه تعداد فراواني خورشيد و جهان وجود دارد كه همانطوري كه ما تحت پرورش و ربوبيت خداود قرار داريم آنها نيز مشمول عنايت و ربوبيت خدا هستند اما هنوز بشر نتوانسته است حقايق آن عوالم را درك كند و به هم نوعان خود عرضه كند و با تمدنهاي ديگر مقايسه و ارزيابي نمايد.
برخي از مفسران نيز در مورد كلمه « العالمين » مينويسند: « مجموعهاي از موجودات مختلف كه داراي صفات مشترك و يا زمان و مكان مشترك هستند مثلاً ميگوييم عالم انسان و عالم حيوان و عالم گياه و يا ميگوييم عالم شرق و عالم غرب و عالم امروز و عالم ديروز... و هنگامي كه عالم جمع بسته ميشود اشاره به تمام مجموعه هاي اين جهان است
با توجه به مطالب فوق نميتوان به صورت قطعي ادعا كرد كه مراد از « عالمين » همان « جهانها» باشد كه هر جهان شامل خورشيد، زمين و موجوداتي مثل انسان باشد چرا كه اين مطلب از كلمه « عالمین » در نميآيد ( هر چند كه ممكن است در جاي خود مطلب درستي باشد). بلي مي توان يك مطلب را به صورت يك احتمال در كلمه « عالمين » مطرح كرد.
3_ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ
خدا همان كسی است كه هفت آسمان و همانند آنها ( هفت ) زمین آفرید
دكتر موریس بوكای با استدلال به آیه فوق و آیاتی كه كلمه « العالمین » دارند می نویسد:
« بنابراین آسمانها متعددند و زمین ها نیز و این یكی از بزرگترین شگفتیهای خواننده جدید قرآن است كه در متنی از آن زمان اعلام این مطلب را بیابد كه زمین هایی مانند زمین ما می توانند در جهان یافت شوند كه انسان ها هنوز در زمان ما نتوانسته اند وارسی كنند.»
و سپس با ذكر تعدد جهان ها و اینكه در كهكشان ما احتمالاً باید نیمی از صد میلیارد ستاره، مانند خورشید، دارای منظومه سیاره ای باشند، می نویسد:
« منظومه های سیاره ای، با وضوح تمام به وفور در جهان پراكنده اند منظومه شمسی و زمین یگانه نیست... و در نتیجه زندگی همانند سیاراتی كه به آن پناه می دهند در تمام جهان آنجاهایی كه شرایط لازم برای شگفتگی و بسط یافت شود پخش گردیده است.
4_ لا يَسَّمَّعُونَ إِلَي الْمَلَإِ الْأَعْلي
یكی از نویسندگان این آیه را اینگونه ترجمه كرده است: « به طوری كه نمی توانند به سوی مردم بالاتر گوش فرا دارند»
سپس به این آیه در مورد «وجود موجودات زنده در كرات دیگر» استدلال كرده است و می نویسد:
« با وجود اكتشافات علمی متعدد، در مورد وجود زندگی در كرات دیگر شكی باقی نمانده است. در زمان نزول قرآن، دانش بشری تا حدی رسیده بود كه زمین را مركز عالم پنداشته و تمام ستارگان، ماه و خورشید را دور زمین در حال گردش می پنداشتند. مردم آن زمان، ستارگان را میخ های نورانی آسمان می پنداشتند: در زمان اگر گفته می شد در ستارگان دیگر زندگی وجود دارد گوینده را دیوانه می انگاشتند. در چنین زمانی این آیات نازل شد و به انسان ها اعلام كرد كه در ستارگان و كرات دیگر موجودات زنده، حتی قوی تر و پیش رفته تر از انسان های زمین وجود دارد.»
تذكر: در مورد كلمه « الملأ الاعلی » در تفاسیر اینگونه آمده است: « ملأ اعلی به معنی فرشتگان عالم بالاست زیرا « ملأ» در اصل به جماعت و گروهی گفته می شود كه بر نظر واحدی اتفاق دارند و چشم دیگران را با این هماهنگی و وحدت پر می كنند...
ولی هنگامی كه توصیف به « اعلی » می شود اشاره به ملائكه كرام و فرشتگان والا مقال حق است.»
ولی نویسنده سطور بالا معلوم نیست كه در ترجمه آیات قرآن به چه منبع لغوی یا تفسیری استناد كرده كه « الملأ الاعلی» را به معنای « مردم بالاتر » آورده است. و لذا هر چند اصل سخن ایشان قابل توجه است اما استناد ایشان به آیه فوق صحیح به نظر نمی رسد.
جمع بندی و نتیجه گیری:
با توجه به آیات و تفاسیر و نكات علمی و بررسی كه از هر آیه نمودیم می توانیم بگوییم كه :
اولاً در میان آیات مطرح شده فقط آیه اول (شوری/۲۹) و آیاتی كه « العالمین» در آنها آمده است به صورت احتمالی دلالت بر وجود موجودات زنده در كرات دیگر می كنند.
اما با توجه به این كه از طرفی احتمالات دیگر در همین آیات وجود دارد و از طرف دیگر وجود موجودات زنده در كره ای غیر از زمین هنوز به اثبات نرسیده است پس نمی توان به صورت قطعی این تفسیر (وجود موجودات زنده در كرات دیگر) را به آیات فوق نسبت داد.
در نتیجه این آیات بر اساس یك تفسیر احتمالی نوعی رازگویی علمی از آینده است كه هنوز مطلب علمی آن توسط دانشمندان به اثبات نرسیده است پس نمی توان گفت كه این ایات دلالت بر اعجاز علمی قرآن دارد. مگر آنكه وجود موجودات زنده (بویژه عاقل) در كرات دیگر به صورت قطعی در حوزه علوم تجربی ثابت شود.
برای مشاهده ی پربازدیدترین مطالب، اینجا کلیک کنید
مطالب مرتبط
آیا طبق احادیث و روایات انسان می تواند با موجودات فرازمینی ارتباط داشته باشد ؟
اجنه و موجودات فضایی \ قسمت اول
اجنه و موجودات فضایی \ قسمت دوم
ستاره ی شباهنگ عامل اصلی انحراف در تمدن های باستانی و ادیان الهی...
نظرات شما عزیزان: